یاد اون روزا که شروع آشنائی بود ..شروع آشنائی همیشه جالبه ولی زود گذره ...
گفتمش : دل می خری ؟
پرسید چند؟
گفتمش : دل مال تو، تنها بخند !
خنده کرد و دل زدستانم ربود
تا به خود باز آمدم او رفته بود
دل ز دستش روی خاک افتاده بود
جای پایش روی دل جا مانده بود ......
![تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك www.bahar22.com](http://bahar22.com/ftp/zibasazi/09/image/27.gif)
می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ويرانه خويش
بخدا می برم از شهر شما
دل شوريده و ديوانه خويش
می برم، تا كه در آن نقطه دور
شستشويش دهم از رنگ گناه
شستشويش دهم از لكه عشق
زينهمه خواهش بيجا و تباه
![تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك www.bahar22.com](http://bahar22.com/ftp/zibasazi/09/image/27.gif)
همه چیز تموم میشه و سه تا چیر باقی میمونه
تجربه و خاطره و گذر عمر
مثله پروانه ای در مشت
چه آسون میشه ما رو کشت
نظرات شما عزیزان: